
رمان تنگسیر، صادق چوبک
مقدمه کتاب
مقدمهای که او برای این کتاب نوشته برای نشان دادن اهداف کلی و طرز فکر نویسنده بسیار بااهمیت است. او در این مقدمه ابتدا به استبداد ادبی در ایران اشاره میکند. «عموماً همان جوهر استبداد سیاسی ایرانی که مشهور جهان است در ادبیات نیز دیده میشود. نویسنده وقتی قلم در دست میگیرد، نظرش تنها متوجه گروه فضلا و ادباست و اصلاً التفاتی به سایرین ندارد و حتی اشخاص بسیاری را نیز که سواد خواندن و نوشتن دارند و نوشتههای ساده و بیتکلف را به خوبی میتوانند بخوانند و بفهمند هیچ در مدنظر نمیگیرد و خلاصه آنکه پیرامون «دموکراسی ادبی» نمیگردد.» او سپس به سادهنویسی و گرایش به رماننویسی در کشورهای دیگر اشاره میکند و فوایدی برای این نوع ادبی برمیشمرد: کسب معلومات برای افرادی که فرصت علمآموزی با کمک مدارس و کتب را ندارند؛ آشنا کردن اقشار مختلف جامعه با اوضاع یکدیگر و نزدیک کردن آنها به هم؛ نمایاندن احوال ملل دیگر؛ و مهمترین فایدهٔ آن که فایدهٔ زبانی است. جمالزاده رمان را به جعبهٔ حبس صوت طبقات و دستههای مختلف ملت تشبیه میکند و میگوید انشای قدیمی نمیتواند در این زمینه به کار بیاید. او پیشنهاد میکند نویسندگان کلماتی که در گفتار مردم به کار میرود را در آثار خود بکار برند تا این کلمات به مرور زمان فراموش نشوند. بدین صورت سرمایهٔ زبان گسترش می یابد و ادبیات ما جانی دوباره می گیرد. « و البته همین که اهل دانش و بینش به کار نوشتن مشغول شدند به تدریج ذوق سلیم و طبع روشن آنها با مراعات قواعد و ملاحظه ضروریات بهطوری که منافی با روح زبان نباشد کلمات و اصطلاحات تازه داخل زبان نموده و زبان هم در ضمن حلاجی و ورزیده شده و همانطور که ورزش جسمانی در عروق و شریان انسانی خون و قوت تازه روان میسازد در عروق ادبیات هم خون تازه دوان و کم کم ادبیات ما نیز صاحب آب و تاب و حال و جمال گردیده و مانند ادبیات قدیممان مایه افتخار و مباهات هر ایرانی خواهد گردید.»