
رمان بوف کور، صادق هدایت
داستان
داستان در دهه ۱۳۴۰ در محله بوارده آبادان رخ میدهد. راوی این داستان, زنی ارمنی است به نام کلاریس آیوازیان که در این داستان، از روابط خانوادگی خویش، فرزندان دو قلو و دنیای عاطفی آنها و از همسایههایی سخن میگوید که اینک در آبادان ـ در خانههای سازمانی ـ زندگی میکنند. تلاش برای انس گرفتن با محیط، بن مایه دیگر این داستان است. موضوع اصلی این داستان یکنواختی زندگی یک زن خانه دار و خستگی از این روند و دل بستن به مرد همسایه ای که فکر می کند دنیای بهتری برای او به ارمغان خواهد آورد، میباشد و در موازات آن گریزی زده می شود به اوضاع سیاسی آن موقع و تفکرات اجتماعی مردم آن سالها.
این کتاب یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر است. شاید بتوان گفت که برای اولین بار در این رمان بود که یک نویسنده زن ایرانی از تردیدهای یک زن متاهل نوشت. قهرمان کتاب زنی است که با ورود یک غریبه به محل زندگیاش و توجهی که این مرد شاید ناخودآگاه به او دارد؛ دچار تردید در برداشت خود از زندگی متاهلی میشود. فضای رمان که آبادان قبل از انقلاب است و ارمنی بودن شخصیتهای رمان به جذابیتهای روایت کتاب افزوده است.
جوایز
این کتاب تا کنون چند جایزه معتبر ادبی را در ایران به خود اختصاص داده است. جایزه ادبی یلدا، جایزه بهترین رمان سال بنیاد گلشیری و جایزه کتاب سال از جمله این جوایز است.