
داستان خمره، هوشنگ مرادی کرمانی
انتشار
این کتاب اولین بار در سال۱۳۷۹ توسط نشر مرکز به چاپ رسید و بارها تجدید چاپ شدهاست.
روی ماه خداوند را ببوس ظرف سیزده سال به چهل و شش چاپ رسید و نقدهای زیادی را در رسانهها برانگیخت. چند کارگردان ایرانی برای ساخت فیلم به نویسنده پیشنهاد خرید امتیاز کتاب را دادهاند، اما مستور ساخت فیلمی اقتباسی براساس رمانش را نپذیرفت.
ترجمهها
این کتاب در سال ۱۳۹۱، توسط آسیه عیسی بایوا به روسی ترجمه شد و تاکنون به زبانهای انگلیسی، ترکی، روسی، عربی و ایتالیایی ترجمه شدهاست.
جوایز
برگزیده جشنواره قلم زرین
خلاصه داستان
یونس- شخصیت اصلی- دانشجوی دکتری فلسفه است. او می خواهد رساله اش را که درباره «تحلیل جامعه شناسی عوامل خودکشی دکتر محسن پارسا» است، به پایان برساند تا هم شرط پدر نامزدش- سایه- را، که برای ازدواج آنها گذاشته است، به انجام برساند و هم به آخرین مرحله درسش پایان دهد. سایه، دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات است و اعتقاد و باوری محکم دارد. یونس نه سال پیش دیدگاه مذهبی دیگری داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دلیل دفاع فلسفی از حریم دین بوده است. همچنین انتخاب یونس برای نامزدی از جانب سایه مبتنی بر همین امر بوده است. اما حالادیدگاه مذهبی یونس عوض شده است. چنانکه خودش می گوید: من امروزم با من دیروزم، یکی نیست.