
رمان من او
کتاب برج سکوت نوشته حمیدرضا منایی را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است. موضوع اصلی این کتاب اعتیاد است.
کتاب سه فصل با نامهای نمایش مرگ، دیوار شیشهای و در مرز دیدار روشنان دارد. این رمان روایت تکاندهندهای از ساختارهای زیستی بخشی از ضعیفترین طبقه ی اجتماع؛ یعنی معتادان را شرح میدهد.
داستان در یک دستشویی شروع میشود، دستشوییای بدون در که برای تست اعتیاد به آن میروند. اعتیاد و تحقیر معتادان مهمترین ویژگیهای آغاز داستان است.
در این کتاب، زبان محاوره با زبان معیار داستاننویسی آنچنان هنرمندانه درهم آمیخته که خواننده لحظهای از داستان جدا نمیشود.
نویسنده تلاش کرده تا با گره زدن نگاه مخاطب و راوی قصه، تمام زیرساخت ها و دلایل کوچک و بزرگی که یک فرد را به دام اعتیاد می کشاند نشان بدهد. از جمعهای دانشجویی تا طبقههای اجتماعی ضعیف اقتصادی و در معرض آسیب در این نگاه هوشمندانه و ظریف فراموش نشدهاند.
نویسنده در حالی دست به روایت پدیده شوم اعتیاد در بستر زیستی چند انسان زده که این داستان با شروع بسیار جذاب، فلاشبکهای دقیق و صحنههای تکاندهنده خود، ساعتها مخاطب را در جایش میخکوب کرده و به دنبال کردن شرح زندگی راوی تشویق میکند.
داستان کتاب برج سکوت دربارهی جوانی تحصیل کرده است که کاری مطابق با رشتهاش پیدا نکرده و در دفتر یک رستوران مشغول به کار است. او به بیماری اعتیاد دچار شده و نمیتواند از این بحران خلاص شود. او از خاطرات دوران کودکیاش، دورهمیها با دوستان معتادش، جور کردن هزینهی مواد مخدرش، خاطرات زندانش و از دورانی که اعتیاد را ترک کرده و پاک بوده است، میگوید. حمیدرضا منایی در این رمان بسیار دقیق توانسته حالات روحی شخصیت اصلی و دوستانش را بیان کند.