
رمان آذر، ماه آخر پاییز
کتاب دیلماج روایت سرگشتگیهای روشنفکران در اواخر دوران قاجار است. شاه آبادی که بیشتردر رمانهایش به موضوعات تاریخی میپردازد، در رمان دیلماج سرگذشت شخصیتی خیالی به نام میرزایوسف خان مستوفی معروف به دیلماج را روایت میکند. رمان با شرح دوران کودکی و تحصیل او آغاز میشود. میرزایوسف به دلیل تحصیل و رفتوآمد با چند نفر از اساتید و روشنفکران آن زمان به فردی متجدد و آزادیخواه تبدیل میشود که باقی اتفاقات رمان را رقم میزند.
میرزا یوسف خان مستوفی، ملقب به دیلماج، یکی از چهرههای تأثیرگذار دوران مشروطه است. علت انتساب لقب دیلماج به او این است که میرزا یوسف خان در دستگاه انطباعات ناصرالدین شاه، روزنامههای فرانسوی را به زبان فارسی ترجمه میکرد و دیلماج در زبان ترکی به معنای «مترجم» است. هرچند یوسف خان نتوانست به شهرت چندان زیادی دست یابد، اما او را میتوان در زمرۀ روشنفکرانی چون میرزا ملکم خان و میرزا فتحعلی آخوندزاده قرار داد.
میرزا یوسف نگارش زندگی نامه خود را در راه عزیمت به لندن و دیدار میرزا ملکم خان ناظم الدوله آغاز کرده و پس از شرح گذشته زندگی خود یادداشتهای مفصلی را به شکل روزانه به آن اضافه کرده است زندگی نامه میرزا یوسف چون دیگر نوشتههای او زبان ساده ای دارد. وی این زبان ساده را به تقلید از میرزا ملکم خان برگزیده است و اگر چه گاه برخی نوشتههای دیگر او به اقتضای مضمون و محتوا زبانی مشکل تر از زندگی نامه او دارند در کل میتوان همه نوشته های به جامانده از میرزایوسف را ساده و خواندنی نامید. زندگی نامه خودنوشت میرزایوسف در کنار رسالات سه گانه به جامانده از او به نامهای رساله عشقیه در حصول آزادی و طریق آدمیت میتواند تصویر جامعی از نحوه تفکر میرزا یوسف به ما ارائه کند.
نفوذ در دوران های مختلف و ساخت و ساز شخصیت هائی مربوط به یک برهه از تاریخ، ابتکاری است که بسیاری از نویسندگان متقدم ایران به نحو شایسته ای آن را مورد استفاده قرار داده اند و آثاری از خود به یادگار گذاشته اند که هم اکنون در حکم شاهکار به آن ها نگاه می شود. شخصیت «دیلماج» با تصویری که شاه آبادی ارائه داده نمی تواند شخصیتی مخصوص به یک دوران خاص تاریخی باشد بلکه شخصیت متکثری است که رد پایش را می توان در هر زمانه ای یافت.
حمیدرضا شاه آبادی در باره رمان خودش می گوید: «زمانی که مردم ما با مفاهیم جدید آشنا شدند و روشنفکران جامعه با توجه به شرایط زمانه به مقایسه کشور خود با کشورهای پیشرفته پرداختند و تلاش کردند این فاصله را پر کنند شاهد اتفاقات زیادی هستیم که موجب سر خوردگی آن ها می شود و بسیاری از آن ها در مسیری قرار می گیرند که با هدف اولیه شان در تضاد و تناقض است و «دیلماج» حدیث روشنفکری آن عصر است، روشنفکری که با عشق آزادی و ترقی ایران شروع می کند و در جریان تحولات در مسیری دیگر قرار می گیرد.
به تعبیری دیگر می توان گفت که شخصیت دیلماج شخصیتی محکوم در محیط است و قصد دارد که به شیوه روشنفکری تمام دوران های گذشته، یک شبه ره صد ساله برود و از پس رفع همه نارسائی ها برآید.»
دیلماج این چهرهی پیچیده، در زندگینامهی خود نوشتهاش بسیار بسیط و ساده است: «لکهای بودم در آیینهی وجود.
بهجا خواهم ماند یا نه، خود نمیدانم.
«اگر بمانم از این پس هر که به قصد دیدار خود در این آیینه نظر کند، یوسف دیلماج را خواهد دید.»
جوایز و افتخارات کتاب دیلماج
برندۀ لوح تقدیر «رمان متفاوت» از جایزۀ ادبی واو
نامزد دریافت جایزۀ روزی روزگاری
دریافت جایزۀ شهید غنیپور