رفتن به محتوا

شعر خورشید خانم

شعر خورشید خانم

 

خورشید خانم که خسته بود
رفت پشت آن ماه کبود

هلال ماه ابروکمان
نشست کنار آسمان

ستاره‌‌ها دور و برش
الماس می‌ریختند به سرش

وقتی که شب سحر شد
خروس از آن خبر شد

قوقولی قوقو را سر داد
به بچه‌‌ها خبر داد:

کی خوابه کی بیداره؟
صبح شده وقت کاره

 

شاعر: پروین دولت آبادی