
هانس کریستیان آندرسن، نویسنده دانمارکی
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب (به انگلیسی: Alice’s Adventures in Wonderland) نام کتابی است که لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵ منتشر کرد. این کتاب برای کودکان نوشته شدهاست و داستان خیالی سفر دختری به نام آلیس را تعریف میکند که به دنبال خرگوش سفیدی وارد سوراخی در زمین و در آنجا با ماجراهای عجیبی روبهرو میشود.
داستان کاملاً اتفاقی آغاز میشود و با تمایل کودکانهٔ آلیس برای عبور از در کوچک باغی پر از گل ادامه مییابد. آرزوهای دور از حقیقتی که محقق میشوند و موجودات عجیبی که در آن سرزمین هستند و انسانانگاری شدهاند، ادبیات خیالی داستان را شکل میدهند و مفاهیمی عمیق را در قالب داستانی کودکانه بیان میکنند. آلیس در سرزمین عجایب و ادامهٔ آن، که آنسوی آینه (۱۸۷۲) نام دارد طی یک قرن و نیم به صورت مداوم تجدیدچاپ شده و نهتنها در چاپ و نشر کتاب و تصویرگری، بلکه در دیگر عرصهها نظیر پویانمایی، فیلم، موسیقی، عکاسی و نقاشی تأثیرگذار بودهاست. این داستان یکی از بهترین نمونه های ژانر ادبیات بی سر و ته به حساب می آید. ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب یکی از مشهورترین آثار ادبیات ویکتوریایی محسوب میشود و به ۱۷۴ زبان ترجمه شده است.
این داستان یکی از بهترین نمونه های ژانر ادبیات بی سر و ته به حساب می آید.
بخش ۹- داستان لاکپشت قلابی: دوشس را به زمین کراکت میآورند. دوشس دوست دارد از هر چیز و هر اتفاقی درسی بگیرد و بیان کند. ملکه از عصبانیت پا به زمین میکوبد و به دوشس میگوید «فوری یا خودت میروی یا سرت! انتخاب کن!» و دوشس تصمیم میگیرد برود. ملکه آلیس را به بازی کراکت دعوت میکند و آلیس از ترس میپذیرد. ملکه مدام دستور به اعدام این و آن میدهد به طوری که پس از مدتی کسی جز خودش و شاه و آلیس در زمین بازی باقی نمانده. ملکه آلیس را به یک شیردال معرفی میکند و به او میگوید آلیس را پیش لاکپشت قلابی ببرد. مسافتی را میروند و از دور لاکپشت قلابی را میبینند که تنها لب یک صخره نشسته است. او غمگین است و آه میکشد. لاکپشت قلابی تعریف میکند که قبلا یک لاکپشت واقعی بوده و به مدرسه میرفته است. شیردال حرفهای او را قطع میکند تا بازی کنند.
بخش ۱۰- رقص شاهمیگویی: لاکپشت قلابی و شیردال شروع به رقص شاهمیگویی میکنند. لاکپشت شعر میخواند. بعد از کمی گفتگو، آلیس شعر «شنیدم شاهمیگو» را برای آنها میخواند. بعد از آن لاکپشت قلابی شعر «سوپ قشنگ» را میخواند. شیردال ناگهان آلیس را برای محاکمه میبرد.
بخش ۱۱- چه کسی تارتها را دزدید؟ آلیس وارد دادگاهی میشود که در آن سرباز دل متهم است به دزدیدن تارتهای ملکه. هیئت منصفه از حیوانات مختلف تشکیل شده از جمله بیل مارمولک. خرگوش سفید منشی دادگاه و قاضی دادگاه شاه دل است. شاهد اول کلاهدوز است که فنجان چای به دست وارد میشود. ناگهان آلیس حس عجیبی پیدا میکند و میبیند دوباره دارد بزرگ میشود. شاهد بعدی دادگاه، آشپز دوشس است که ظرف فلفل را هم با خودش آورده. بعد از او نام آلیس را به عنوان شاهد سوم صدا میزنند.
بخش ۱۲- شهادت آلیس: آلیس که بزرگ شده تصادفی با دامنش جایگاه هیئت منصفه را واژگون میکند. شاه به آلیس دستور میدهد جایگاه و حیوانات را سر جای برگرداند. شاه از آلیس میپرسد که درباره ماجرای دزدی تارتها چه میداند. آلیس میگوید چیزی نمیداند. شاه فریاد میزند و میگوید که طبق قانون ۴۲ «تمام کسانی که قدشان از یک کیلومتر بلندتر است باید دادگاه را ترک کنند» اما آلیس میگوید قد او یک کیلومتر نیست و حاضر به ترک آنجا نمیشود. او با شاه و ملکه بر سر برگزاری دادگاه بحث میکند. بالاخره ملکه اعلام میکند که آلیس در ماجرای دزدیدن تارتها مقصر بوده و فریاد میزند «سرش را بزنید!». آلیس که حالا بزرگ شده نمیترسد و میگوید «کی به شما اهمیت میدهد؟ شما فقط یک دسته ورقید». با شنیدن این حرف، کل دسته ورقها به هوا بلند میشوند و روی سر آلیس میریزند. آلیس جیغی میکشد و سعی میکند آنها را پس بزند. اما ناگهان بیدار میشود و میبیند کنار رودخانه خوابیده و سرش روی پای خواهرش است که دارد آرام چند برگ خشک را از روی صورت آلیس کنار میزند. آلیس تمام این ماجراهای عجیب را برای خواهرش تعریف میکند. خواهرش به او میگوید بدو که وقت چای است. آلیس شروع به دویدن میکند اما خواهرش همان جا میماند و به ماجراهای عجیبی که آلیس تعریف کرده فکر میکند.
ترجمههای فارسی
آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ حسن هنرمندی، تهران، نشر نیل، (۱۳۳۸) آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ فخرالدین صدیقشریف آلیس در شگفتزار، ترجمهٔ مسعود توفان (۱۳۶۱) آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ سعید درودی (۱۳۷۱) اجراهای آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ محمدتقی بهرامی حرّان: نشر جامی (۱۳۷۴) آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ زویا پیرزاد، نشر مرکز، (۱۳۷۵) آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ الهام ذوالقدر: نشر بوتیمار، (۱۳۹۵) آلیس در سرزمین عجایب، با تصویرگری رالف استدمن، ترجمهٔ حسین شهرابی: نشر مشکی (۱۳۹۷) ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ محمدعلی میرباقری: کتابسرای تندیس، (۱۳۹۸) آلیس در سرزمین عجایب، ترجمهٔ سوین الف: نشر شانی (۱۳۹۹)
ریاضیات
از آنجا که لوییس کارول یک ریاضیدان بوده است، در هر دو داستان نمونههای زیادی از مفاهیم ریاضی دیده میشود.