رمان گیله مرد
کتاب زنده به گور اثر برجستهی صادق هدایت، دربردارندهی ۸ داستان کوتاه بر اساس زندگی شخصی، افکار تاریک و شخصیت خاص و متفاوت این نویسنده و روشنفکر پرآوازهی ایرانی است.
خلاصهای از داستانهای کتاب زنده به گور: این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۰۹، در چاپخانهی فردوسی تهران انتشار یافت و تا کنون به زبانهای مختلفی مانند انگلیسی، فرانسوی، ارمنی و کرهای ترجمه شده و عنوان آن برگرفته از داستان اول به نام زنده به گور است. این داستان در مورد مردی که تا دوران جوانی اش در ایران زندگی کرده و سپس به خارج مهاجرت کرده است. او از همه کس و همه چیز بیزار است حتی از خودش هم بیزار است و قصد خودکشی دارد، خودش را جلو ماشین می اندازد، سعی می کند با مبتلا شدن به بیماری کار را تمام کند، حتی سم می خورد و در اخر هم تلاش می کند با خوردن تریاک خودش را از بین ببرد اما هیچ کدام از این راه ها به نتیجه نمی رسند. او حتی در خودکشی هم موفق نمی شود، ولی در پایان داستان متوجه می شویم که این مرد دیوانه بوده و این ها یادداشت هایی است که از او باقی مانده چرا که مرده است. در کل داستان آمیزه ای از افسردگی و اختلال شخصیت است، ویژگی هایی که در اکثر داستان های هدایت به چشم می خورد. این تیپ شخصیت ها نیز در زندگی واقعی وجود دارند و خیلی دور از ذهن نیستند، آدمی که رنج می کشد و درگیر یک سلسله افکار رنج آور است، چون ارتباطش با واقعیت کاملا قطع نشده، از وضعیت خودش آگاه است. اما این فهمیدن مطلع بودن از رنج کشیدن، به معنی تسلط بر خود داشتن نیست، در افکار وسواسی این حالت ها وجود دارد.
بقیهی داستانها به ترتیب زیر هستند:
حاجی مراد
اسیر فرانسوی
داود گوژپشت
مادلن
آتشپرست
آبجی خانم
مردهخورها
آب زندگی
او در این داستانها از پوچی، بیهودگی و تلخی زندگی میگوید و روای داستان آدمهایی است که زندگی خود را تمام شده و به بن بست رسیده میدانند. زندگی که تنها لقب برازندهاش، نکبتبار است و دردناک. آدمهای قصههای کتاب زنده به گور، دردی در دلشان دارند که روحشان را در هم شکسته است ولی مشکلشان اینجاست که حتی مرگ هم آنها را از خودش میراند.
بسیاری از مردم و منتقدان اعتقاد دارند این داستانها، تاثیرگرفته از زندگی خود صادق هدایت است.